جدول جو
جدول جو

معنی حسن مشهدی - جستجوی لغت در جدول جو

حسن مشهدی(حَ سَ نِ مَ هََ)
ابن حسن. او راست: التعریفات در هیئت که برای امیر روح الدین موسوی پسر عضدالدین عبدالعظیم تألیف کرده و نسخۀ آن در 1071 هجری قمرینوشته شده است. (ذریعه ج 4 ص 216 از ریاض العلماء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ مَ هََ)
ابن ابومحمد. او راست: ’التاملات’ و ’ارشادالمسترشدین’ و جز آنها. واو جز حسین بغمچی میباشد. (ذریعه ج 3 ص 300 و 301)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ مَ)
هشتمین تن از ائمۀ رسی در سعدا است که از 393 ه. ق. سلطنت کرد و وفات او در 404 هجری قمری بوده است
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ یِ مَ هََ)
سید فتحعلی خان اجدادش از سادات مشهد خراسان بودند. پدرش عوض علیخان بن عثمان نقوی در عصر فرخ سیر به هندوستان هجرت کرده بپاره ای از مناصب عالی نائل شد. صاحب ترجمه در سرزمین نام برده نشوو نما یافته و در سنۀ 1224 هجری قمری در شاهجهان آباددر گذشت. دیوانش پانزده هزار بیت دارد و از اوست:
تا شددلم به آن بت بیگانه آشنا
هرگز نشد به کعبه و بتخانه آشنا.
(مطلع الشمس) (صبح گلشن) (ذریعه ج 9 ص 254) (قاموس الاعلام)
لغت نامه دهخدا
(حُجْ جَ تِ مَ هََ)
سیدمهدی بن غیاث الدین ملقب به پیشنماز مشهدی. نصرآبادی در تذکرۀ خود احوال او را یاد کرده گوید از کودکی علم آموخت و دیوانی مشتمل بر چهارهزار بیت دارد و من آنرا ندیده ام. در مطلع الشمس نیز احوالش آورده و در تذکرۀ غنی نیز یاد شده است. (الذریعه ج 9 ص 233)
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ تِ مَ هََ)
سید محمد، خادم آستانۀ رضوی و معاصر شیخ علی حزین (1181 هجری قمری) می باشد. وی از سادات مشهد بوده. از اشعارش این است:
جان پیوسته بحق را خطر از دشمن نیست
هیچ چیزی چو دل خود بخدا بستن نیست.
(ذریعه ج 9 ص 238 از آتشکدۀ آذر ص 371) (تذکرۀ روز روشن ص 170) (قاموس ترکی)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ رَ)
امیر کمال الدین. از وزیران شاه شجاع بوده است. (رجال حبیب السیر ص 78) (تاریخ گزیده ص 751)
لغت نامه دهخدا
(حِ نِ مَ)
صاحب مراصدالاطلاع گوید: شهریست از نواحی خوزستان و آبهای خوزستان از اهواز و دورق و جز آن بسوی این شهر جاریست و در آنجا بهم پیوسته، نهری عظیم و عریض و عمیق گردد و سپس بدریا ریزد. یاقوت حموی گوید: حصن مهدی قصبه ای بوده است بر ساحل رود مسرقان. و آنجا آب نهر به دریا میریزد. رجوع به معجم البلدان و کامل ابن اثیر ج 7 ص 103 و فهرست تجارت الامم ج 2 و قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
(حُ نِ هََ دْیْ)
عبارتست از آنکه نفس را به تکمیل خود به حیلتهای پسندیده رغبتی صادق حاصل آید. (نفائس الفنون - حکمت مدنی)
لغت نامه دهخدا